* اگر بخواهیم نگاهی به جشنواره تئاتر دفاع مقدس داشته باشیم چه تفاوتی در رویکرد این دوره با سالهای گذشته وجود دارد؟
جشنواره تئاتر مقاومت تا قبل از جشنواره سیزدهم با عنوان دفاع مقدس برگزار میشد. این جشنواره 12 دوره برگزارشده بود که در سال 90 بعد از یک وقفه چهار ساله، سیزدهمین دوره آن با رویکرد فراتری نسبت به موضوعات منطقه با عنوان مقاومت برگزار شد. در سیزدهمین دوره جشنواره که دبیری آن نیز بر عهده من بود چشم انداز آن با موضوعات جدید و با نگاه تازه تری نسبت به موضوعات و مفاهیم انقلاب و دفاع مقدس تهیه و تدارک دیده شد که طبق آن عنوان مقاومت که برازنده چنین رویدادی بود انتخاب شد. اگر مروری نیز بر همان دوره داشته باشیم 8 نمایش بازتولید شد تا یک بار دیگر جوانانی که تازه به گروه هنرمندان و آفرینشگران مقاومت پیوستند با نمونهای از این آثاردر دهه خود آشنا شوند. این نمایشها آثاری بودند که در زمان خود تأثیرگذار بودند و چه بسا فراتر از جریان تئاتر دفاع مقدس حرکت میکردند. در جشنواره سیزدهم گروهها و چهرههای تازهای معرفی شدند و همین روند و چشم انداز در جشنواره چهاردهم نیز ادامه داشت تا هم اکنون که دوره پانزدهم آن بوده و مسئولیت این جشنواره به من واگذار شده است. امیدوارم که در راستای اهداف و برنامهها بنیاد فرهنگی روایت، تئاتر مقاومت بتواند در پیکره جشنواره یک بار دیگر خود را عرضه کند.
* اشاره به تغییر و نگاه تازه در این حوزه کردید، ابعاد این نگاه بدیع را تا چه حد با خط فکری نسل امروز همخوان میبینید؟
بله در این دوره از جشنواره تلاش شده تا تغییرات محسوسی ایجاد شود. تأکید و توجه انجمن تئاتر دفاع مقدس که بانی این جشنواره است اجرای عمومی است. انجمن معتقد است که طی یک سال که جشنواره برگزار نمیشود به امر تولید پرداخته شود تا درسال دوم بتوان دستاوردهای تولید با موضوع تئاتر مقاومت را به عنوان یک جریان پویا و تأثیرگذار به نمایش گذاشت. بنابراین آن چیزی که به عنوان اصول برگزاری این دوره از جشنواره تأکید میشوند این نکته است که این آثار نوعاً از اجرای عمومی به بخش رقابت وارد میشوند. بنابراین بخشی از بودجه انجمن مربوط میشود به آثاری که قرار است در جشنواره تئاتر مقاومت اجرا شوند. در این دوره بخش قید زمان برداشته شده و آثار بتدریج ، تولید و مورد ارزیابی قرار میگیرند.
ارزیابی نمایش هایی که به جشنواره وارد میشوند شامل چند محور کیفیت اجرا، میزان استقبال مخاطبان و توجه منتقدین و هنرمندان به چنین رویداد و تولیداتی است، چرا که نقطه نظرات آنان برای ما حائز اهمیت است. نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم اطلاعرسانی است؛ اینکه چطور یک اثر نمایشی میتواند خود را اطلاعرسانی و بازاریابی کرده و به موضوع اقتصادی اثر خود نیز توجه کند.
اینگونه نباشد که اگر فردا حمایتی یا کمکی از یک بخش دولتی برداشته شد این گروهها نتوانند روی پای خود بایستند. سال گذشته تعداد زیادی ازهنرمندان آثار خود را به انجمن ارسال کردند که از میان آن بالغ بر 30 اثر نمایشی برای اجرا مورد حمایت قرار گرفتند که آثار آنها در پرونده جشنواره پانزدهم به ثبت رسیده است. در سال جاری حدود 30 اثر از 31 شهریور ماه تا بازه زمانی جشنواره که از ابتدای آذرماه آغاز میشود مورد ارزیابی قرار میگیرد. این گروهها میتوانند آثار خود را چه به صورت تصویر و چه سایر روشها به دبیرخانه جشنواره عرضه کنند. در مدت زمان تعیین شده تعدادی ازاین آثاردر قالب اجرای عمومی ارائه خواهند شد. بخش دیگری از این رویداد مربوط به متونی است که ارسال شده و تقاضا کردهاند تا در ادامه این جشنواره مورد ارزیابی قرار گیرند تا بتوانند خود را به بخش رقابت برسانند.
در حال حاضر آثارارسال شده توسط استادان فن خوانده شده است. قریب به 400 اثر صحنهای به اضافه بخش عروسکی و خیابانی به بخش مسابقه ارسال شده و به طور کلی بالغ بر 700 اثر متقاضی شرکت در این جشنواره هستند، که نتایج آن تا 20 شهریور ماه اعلام خواهد شد. از بین 400 تقاضا نزدیک به یک دهم این آثار چه از نظر کیفیت موضوع و چه از نظر ظرفیت، مجدداً مورد ارزیابی قرار میگیرند و در همین جشنواره آثار خود را ارائه میدهند و یک کمک هزینه حداقلی برای آنها در نظر گرفته شده است. آنچه حائز اهمیت است اینکه هیأت 5 نفر داوران کلیه آثار دو سال گذشته را مورد ارزیابی قرار میدهند که این به معنای برایند تئاتر مقاومت در کشور ما و معرفی محصولات و توانمندی هنرمندان با موضوع تئاتر مقاومت است. که پیش بینی میشود دربخش آثار صحنهای که تصویر آن موجود است و آثاری که به صورت زنده مورد ارزیابی قرار میگیرد، حداکثر 16 تا 20 اثر با احتساب موضوعات ویژه مسائل منطقه و بینالملل انتخاب شوند.
* در میان این تغییر بخش کودک نیز لحاظ شده است؟
این بخش بستگی به تعداد آثاردارد؛ چون در این حوزه کمتر تولید وجود دارد. دربخش تئاتر خیابانی تاکنون نزدیک به 200 اثر ارسال شده که در حال ارزیابی است و نتایج آن تا پایان شهریور اعلام خواهد شد که مجموعه برآیند این آثار بین 12 تا 15 اثرانتخاب شده است که به بخش نهایی مسابقه راه پیدا میکنند. همچنین برگزاری مسابقه نمایشنامه نویسی، نمایش محیطی دریا دلان، نمایش چندین رمان موفق از جمله پایی که جا ماند، من زنده هستم و... و مسابقه عکاسی از دیگر برنامههای جنبی و ویژه این جشنواره خواهد بود.
آن چیزی که من علاقهمند به این حوزه و دیگر دوستان به عنوان یک خادم را در صدد برگزاری یک جشنواره میکند متفاوت بودن این جشنواره با سایر دورههای گذشته است. متفاوت از این جهت که ما نمیخواهیم بسنده به یک جشنواره شود و پرونده گروههای نمایشی با یک جشنواره آغاز و بسته شود.
میخواهیم بهطور طبیعی این فعالیت همیشه وجود داشته باشد و انجمن، دبیرخانه جشنواره تئاتر مقاومت جایگاهی برای گفتوگو و تبادل افکار، اندیشه و آرا باشد و گروهها با حضور پیدا کردن در این فضا از منابع و کتب و مراجعی که در این حوزه مستند است بهرهمند شوند. بهعبارتی هدف این است که جریان تئاتر مقاومت، یک جریان مناسبتی و محصول شرایط خاص باشد که برای چند روزمحدود هر 2 سال یک بار برگزار شود.
* نقش جوانان در این رویکرد جدید کجاست؟
تعداد زیادی علاقهمند در این حوزه وجود دارد که نسل جوان هستند که قصد حرفهای کار کردن را دارند و میخواهند حرفی نو متناسب با جامعه امروزی خودشان بزنند.این گروهها پایبند به اصول، ارزشها و آرمانهای این جامعه که 8 سال ایثار و حماسه در آن آفریده شده است هستند. بهعبارتی دارای نگاهی خلاق و فراگیر هستند. آنان ضمن اینکه در حال کسب تجربه هستند به بازتاب و به باز نشر این آثار میپردازند. کما اینکه این اتفاق در سایر رشتهها نیز چون سینما، هنرهای تجسمی و... میافتد. به طور کلی ما در حوزه تئاتر نیازمند یک برنامه ریزی و چشم انداز هستیم تا این حوزه دارای استمرار باشد.
* برای این استمرار چه راهی را پیشنهاد میکنید؟
به اعتقاد من چراغ دبیرخانه جشنواره هموار باید روشن بماند. همه ما در این حوزه خدمتگزار هستیم. بنیاد فرهنگی روایت به ضرورت رسیده که تئاتر مقاومت تنها تئاتر شهریورماه و هفته دفاع مقدس یا هفته بسیج و...نیست. تئاتر مقاومت تئاتری است که از دل جامعه بیرون آمده است و کاراکترهای آن در درون جامعه هستند. دیروز، امروز و فردا قرار نیست که محدود به زمان خاص بوده و تاریخ مصرف خاصی داشته باشد. یکی از موضوعات و رخدادهای حائز اهمیت برای نمایشنامه نویسان و تهیه کنندگان و تولیدکنندگان تئاتر صحنهای دفاع مقدس این است که باید بهعنوان یک ضرورت فرهنگی در طول سال جاری در بدنه تئاتر حرفهای باشد. ما در حوزه تئاتر با رویکرد مفهومی وموضوعی چون تئاتر دینی و دفاع مقدس نباید به گونهای برخورد کنیم که تصور شود آنها تنها در زمانهای محدود و اکثراً هم در مراسم سوگواری باید برگزار شوند در حالی که اصلاً اینگونه نیست.
* برای تغییر این نوع نگرش که برآیند عملکرد شاید بتوان گفت غیر مسئولانه برخی متولیان بوده و امروز از آن به عنوان یک ضرورت فرهنگی یاد میکنیم، چقدر میدان عمل برای جوانان متناسب با تفکرات آنان و جامعه امروز در این حوزه داده شده است؟
جنگ و دفاع مقدس متعلق به تمام مردم جامعه بود و هر کس بهاندازه بضاعت خود در این جنگ حضور داشت. چه آنانی که درپشت جبهه بودند و چه آنانی که خط اول مقدم بودند و به شهادت رسیدند وچه آنانی که بهعنوان جانباز، سردار و سرباز هم اکنون در حال خدمت هستند و جامعه همواره مدیون آنان بوده و همیشه مورد احترام و ستایش بودهاند چرا که هر چه ما داریم از شور و حماسه آنان است.
حال در آن زمان گروهی به لحاظ شرایط سنی، مکانی و... در جنگ حضور نداشتند اما هم اکنون میخواهند آن دفاع را ببینند، بشناسند ودر مورد آن پژوهش کنند. حال کجا باید تحقیق کنند؟
قدر میتوانند به مستندها استناد کنند. چقدر میتوانند متناسب با آن روزها با شرایط امروز جامعه خود، نمایش تولید کنند؟ چقدر این کتابها و رمانها میتواند جوانان را با این حماسه آشنا کند ؟ چقدر ارتباط مستقیم با این سرداران و خاطرات آنان میتواند جوانان را به فیض معنوی آن روزها نزدیک کند؟ هر چند دانستههای آنان همچون یک گنجینه در اختیار جوانان است اما در حال حاضر شکل آن فرق میکند، حال این جوانان میخواهند تجربه کنند این تجربه کردن هم هزینه دارد و هم نیازمند زمان است و این کار بنیاد فرهنگی روایت است و جشنواره در همین راستا و بر مبنای همین سیاست برگزار میشود تا این میدان به جوانان داده شود.
شاید یکی از رویدادهای مهم که مورد توجه است و از دستاوردهای جشنواره پانزدهم به حساب خواهد آمد معرفی همین چهرههای جوان و گروههای نوپایی است که در آستانه ورود به تئاتر مقاومت هستند و میتوانند خوب خود را معرفی کنند و در نهایت یک اثر حرفهای را فارغ از شعار و کلیشه به اجرا گذارند.
بهعبارتی اگر شما در هر زمانی از سال نمایش را به اجرا گذاشتید آن نمایش محصول همان زمان، مردم همان جامعه، مکان و محیط است. بنابراین اگرچه پاسداشت آرمانها ضروری است اما نباید صرفاً به تکرارآنها بپردازیم. چرا که امروز دیگر وقت آن است که با یک بررسی تطبیقی با جامعه کنونی خودمان به این آرمانها بپردازیم.
اکنون وقت آن است که در یک نگاه تحلیلی و تفسیری نسبت به آنچه اتفاق افتاد و مورد ستایش همه ما در جامعه ایران بوده است و تطبیق آن با جامعه و نیازهای فکری مخاطب امروز به تولید حتی در ابعادجهانی آن فکر کنیم. حال که دیگربا سالهای جنگ فاصله گرفتهایم نباید صرفاً نگاه ایرانی داشته باشیم بلکه باید تلاش کرد تا این دستاورد عظیم در سطح جهانی عرضه شود.
اینها خلأهایی است که باید در دستگاههای فرهنگی ذیربط به آن توجه شود.
اگر همه ما همسو به نقطه متعالی این موضوع فکر کنیم شاید ظرف مدت 10 سال آینده، تئاتر در جایگاهی قرار گیرد که هم اکنون موضوع تئاترمقاومت در دیگر کشورها قرار گرفته است. در حال حاضر در کشورهایی چون روسیه چند فستیوال بینالمللی تئاتر با موضوع مقاومت برگزار میشود که امروز بهعنوان جریان تئاتر حرفهای دنیا به حساب میآید و هنوز میبینیم که موضوعات مربوط به جنگ جهانی مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد.
* تصور نمیکنید این ظرفیت در تئاتر دفاع مقدس نیز وجود دارد که به آن نگاهی حرفهای و فرا مرزی داشته باشیم؟
دقیقاً، به اعتقاد من ظرفیتهای عظیم و بیبدیلی در شخصیتها ی موضوع دفاع مقدس وجود دارد که به جرأت میتوان گفت شاید تا 80 سال دیگر هنوز زمان لازم است که جوهره ناب و انسانی آنان را استخراج کنیم تا بتوانیم حرفی از جنس مردم خودمان بزنیم.
یادمان باشد بدون در نظر گرفتن زبان حال مخاطب امروز خیلی نمیتوانیم صرفاً از گذشته یاد کنیم. مخاطب امروز نیازها و خواستههای فکری متفاوتی دارد و تشنه حقیقت است. جوان امروز بهدنبال اسطورههای میهنی خود و شخصیت هایی هستند که آینده را برای آن رقم زدند. پیوند بین گذشته و آینده حال ما را میسازد. در حالی که متعلق به جوانان امروز است. جوانانی که خوشبختانه در جشنوارههای متعدد از جمله تئاتر مقاومت حضور چشمگیر و مانایی دارند. به اعتقاد من با یک برنامه ریزی دراز مدت و با یک مدیریت صحیح میتوان چشم انداز روشنی را برای تئاتر دفاع مقدس رقم زد.
* اگر بخواهیم یک نگاه آسیب شناسانه به بدنه تئاتر در این حوزه داشته باشیم فکر نمیکنید گاهی ورود مدیران صرف که دستی به هنر ندارند عاملی برای دل زدگی و خروج هنرمندان از این وادی و قهر مخاطب با این حوزه شده باشد؟
موضوع اعمال نظر و سلیقه یا به عبارتی دخالت مستقیم در تولید، مسأله صرف تئاتر مقاومت نیست بلکه مسأله فرهنگ ما است. به تعبیری شاید در سطح کلان خیلی به ظرافت و جزئیات این موضوع نتوان پرداخت اما هر چقدر پله پله به مدیریتهای میانی میرسید خواهید دید که هر کجا این اعمال سلیقهها صورت گرفته است آنجا دیگر محلی برای بروز خلاقیت و اندیشه نبوده است. آنجا دیگر نگاه خشک اداری و بخشداری حاکم بوده و سعی شده است که هنرمندان را با چارچوبهای خودشان تنظیم کنند. اگرهنرمند با افکار و اندیشه خود در چارچوب خاصی قرار گیرد دیگر خیلی نباید انتظار خلاقیت از او داشت؛ البته این به معنی نفی ارزشها نیست. بنابراین تئاتر مقاومت مانند سایر تئاترو جشنوارهها به همین دلیل در فراز و نشیبهای خود آسیب پذیر شده است و تعدادی ازهنرمندان این حوزه را از دست داده و دل زده کرده چون به او مجالی داده نشده است تا موضوعی را بتواند در ساختار خود درست ساخته و پرداخته کند در حالی که فارغ از شعار و سطحی گویی باشد و از آنجایی که آستانه تحمل متولیان این حوزه این قدر پایین بوده است که حتی 60 دقیقه این فرصت را به خود ندادهاند که مفاهیم را در لایههای پنهان اثر جست و جو کنند و همیشه به دنبال کلام و واژگان مستقیم هستند قاعدتاً هنرمند دلسرد و مخاطب دور میشود.
* در حال حاضر برای گذار از این شرایط اقدامی صورت گرفته است؟
خوشبختانه به دلیل گذر زمان و به دلیل تجربه فرهنگی تا حدودی این نگاه تغییر کرده است. همه ما در گذر زمان تجربیاتی پیدا کرده ایم. گاهی پیش میآید این آگاهی در هنرمند تقویت میشود.
نکتهای که باید به آن اشاره کرد اینکه، درست است که خلاقیت و زیبایی شناسی حرف اول را میزند اما مسأله فرم نباید چنان بر محتوا سیطره اندازد که اساساً محتوا تحت تأثیر فرم از بین برود. جدال بین فرم و محتوا مخصوصاً در رویکردهای مفهومی و موضوعی همیشه مسأله بوده است. ما جامعه بالنده، تماشاگران فهیم و هنرمندان باشعوری داریم. ما نباید احساس کنیم که من و امثال من در هر دستگاهی که مسئولیت داریم بیشتر از هنرمندان میفهمیم یا اینکه دغدغه ما از یک هنرمند بیشتراست و یا بیشتر به ارزشها توجه میکنیم تا یک هنرمند؛ چون اصلاً اینطور نیست. چرا که هر کجا اثر درخشانی دیده شده به دلیل نگاه مسئولانه هنرمند بوده است. نگاهی که هنرمند بهعنوان یک ضرورت در خودش احساس کرده وبه آن پرداخته که اتفاقاً در جامعه تأثیرگذار نیز بوده است. بهعبارتی دقیقاً هرکجا که یک مسئولی نگاهی هنرمندانه به یک رویداد داشته آنجا محل تأثیر بوده است.
فراموش نکنیم که این نگاه در مسئولیت هنرمند و این نگاه هنرمندانه مدیریت مسئولان ما کنار هم میتواند نقش داشته و در مخاطب تأثیرگذارباشد. موضوعی که متأسفانه در حال حاضر در این حوزه وجود ندارد و همواره در یک بیاعتمادی نسبت به یکدیگر قرار گرفتهاند، که البته عمومیت ندارد. چرایی این موضوع دلایل مختلفی دارد که در این مجال نمیگنجد. اما آنچه مهم است اینکه باید این اعتماد شکل گیرد. من باید بپذیرم در حوزه تئاتر هنرمند حرف آخر را میزند به آرمانها و ارزشهای اجتماعی جامعه پایبند است. زمانی که من پذیرفتم هنرمند از من مسئولانه تر عمل میکند این اعتماد شکل خواهد گرفت. آنگاه است که شما بهعنوان مدیر، یک مسئول فرهنگی، یک خدمتگزار خواهی توانست در نقاط ضعف و قوت یک اثر مشارکت کنید. اما وقتی چنین نگاهی وجود ندارد میشود نگاه بخشنامهای، نگاه حذفی که باعث سرخوردگی خواهد بود. گفتوگو و دیالوگ بین هنرمند و هر خدمتگزار فرق نمیکند. اما امروز شرایط به گونهای است که در واقع ساختار خشک و بیروح بخشهای اداری گاه از یک هنرمند یک مدیری میسازد که اونیز نتواند درواقع زبان مشترک با همکار هنرمند خود داشته باشد.
* با این حساب فکر نمیکنید در فضای خشک و بی روح اداری که قالب برای هنرمندان تعریف میشود دیگر جایی برای بروز خلاقیت جوانان وجود ندارد؟
به نظرم بسیار کار سختی است برای همین است که بعضی وقتها هنرمندان انتظار دارند از خودشان کسی مدیر نشود.چون هرگاه این اتفاق افتاده است مسأله ساز شده است. چرا که انتظارات بالا میرود و هر دو یکدیگر را در سطح دیگری مورد ارزیابی قرار میدهند ضمن اینکه سطح توقعات هم که دیگر قابل کنترل نیست. یعنی آن مسیر اداری گویی به خاطر یک هنرمند باید حذف شود در حالی که اصلاً اینگونه نیست. بنابراین باید اجازه دهیم نسل جوان ما با تکیه بر ارزشها، حفظ و تقویت آرمانها جامعه خودش بیپروا و خلاقانه حرف بزند و این یعنی احترام به آنچه استعداد در این کشور نامیده میشود، و این به خودی خود نخبه پروری است بیآنکه بخواهیم که خط قرمزی برای این جوانان قائل شویم. باید مرز خودی و غیر خودی را برداریم. نگوییم هنرمند مسلمان نگوییم چون معنی دیگری در مقابل این واژه بهوجود میآید. ما از کلمه «تعهد» در جای دیگری استفاده کنیم. هنر به ذات متعهد است و کسی هنرمند نخواهد شد اگر تعهد نداشته باشد. پس اگر کسی ذوقی، دستی بر قلم و توفیق انجام کار هنری آن هم با موضوعات دفاع مقدس و دینی دارد قطعاً او به این درجه از تعهد و مسئولیت رسیده است.
با اندكي اضافه و تلخيص برگرفته از روزنامه ايران، سال بيست و يكم، شماره 6031، شنبه 28 شهريور 1394 ، صفحه10